در این مقاله متن، معنی، تحلیل و دکلمه شعر آی آدم ها از نیما یوشیج با صدای دلنشین دکتر محمدعلی حسینیان، بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای و فن بیان در کشور را مشاهده می کنیم.

خوانش شعر نو یکی از مهمترین تمرین های فن بیان جهت آموزش لحن است. برای رسیدن به لحن مناسب این تمرین می تواند سخن آموزان نوآموز را با چالش های جدی فن بیان و تکنیک های لحن مواجه کند.

آنچه در ادامه می خوانید:

۱- پادکست دکلمه شعر آی آدمها با صدای استاد محمدعلی حسینیان

۲- پادکست دکلمه شعر آی آدمهابا صدای احمد شاملو

3- پادکست تفسیر شعر آی آدمها

4- ویدیوی دکلمه شعر آی آدمها

5- متن شعر آی آدمها

6- معنی لغات شعر آی آدمها

7- معنی شعر آی آدمها

دکلمه شعر آی آدمها

دکلمه شعر آی آدم ها

پادکست دکلمه شعر آی آدم ها با صدای استاد محمدعلی حسینیان

دکلمه شعر آی آدم ها با صدای احمد شاملو

تفسیر شعر آی آدم ها توسط استاد محمدعلی حسینیان

ویدئوی دکلمه شعر آی آدم ها

متن شعر آی آدم ها

آی آدم ها که بر ساحلْ نشستهْ شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد می سپارد جان.

یک نفر دارد که دست و پایِ دائم می زند
رویِ این دریایِ تند1 و تیره2 و سنگین3 که می دانید.
آن زمان که مست4 هستید از خیالِ دستْ یابیدن5 به دشمن،
آن زمان که پیشِ خودْ بیهوده پندارید
که گِرِفْتَسْتیدْ6 دستِ ناتوانی7 را
تا تواناییِّ8 بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگْ می بندید
بر کمرهاتان کمربند.
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جانْ، قربان9!
آی آدم ها که بر ساحلْ بساطِ10 دِلْگُشا11 دارید!
نان به سفره، جامه تان بر تن؛
یک نفر در آب می خوانَد شما را.
موجِ سنگین را به دستِ خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشمِ از وحشتْ دریده
سایه هاتان را زِ راهِ دورْ دیده
آب را بلعیده در گودِ کبود12 و هر زمانْ بیتابیَشْ13 افزون
می کند زین آبها بیرون
گاه سر، گه پا.
آی آدم ها!
او زِ راهِ دورْ این کهنهْ جهان را باز می پاید،
می زند فریاد و امّیدِ کمک دارد.
آی آدم ها که رویِ ساحلِ آرام در کارِ تماشایید!
موج می کوبد به رویِ ساحلِ خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جایْ افتاده14، بس مَدْهوش15.
می رود نعره زنان16. وین بانگْ17 باز از دور می آید:
– ₍₍آی آدم ها₎₎ …
و صدایِ بادْ هر دمْ دِلْگَزاتَر18،
در صدایِ بادْ بانگِ او رهاتر
از میانِ آب های دور و نزدیک
باز در گوش این نداها:
– ₍₍آی آدم ها₎₎ …

27 اذر 1320

معنی واژگان شعر آی آدم ها

1- تند/tond/: طوفانی

2- تیره/tire/: خشمناک

3- سنگین/sangin/: متمرد، سرکش

4- مست/mast/: غافل، بی خبر

5- دست یابیدن: دست یافتن

6- گرفتستید: گرفته اید. استید. [ اَ/ َ-َس ْ ] (فعل ) َ-َستید. صیغه ٔ جمع مخاطب از مصدر اَسْتَن : رفتستید. گفتستید. استن . [ اَ ت َ ] (مص ) هستن . مصدر مفروض که زمان حال آن صرف شود اینچنین : استم ، استی ، است ، استیم ، استید، استند. و گاه بجای آنها: ام ، ای ، است ، ایم ، اید، اند بکار برند.

7- ناتوانی/nātavāni/: فقیر. تهیدست

8- توانایی/tavānāy(‘)i/: قدرت. تسلط

9- بیهوده جانْ، قربان: بیهوده جانش را قربانی می کند

10- بساط/basāt/: گستردنی؛ هر چیز گستردنی، مانندِ فرش، سفره، و مانندِ آن

11- دِلْگُشا/delgošā/: آنچه باعث نشاط و شادی و فرح و انبساط شود، مانند روی معشوق، آواز و آهنگ خوش یا جای سبز و خرم

12- گودِ کبود: منظور دهان است

13- بیتابی: بیقراری، جزع، زاری، فزع، ناآرامی، ناشکیبایی

14- به جایْ افتاده: روی زمین پهن شده . نقش زمین شده

15- مَدْهوش/madhuš/: بیهوش

16- نعره زنان/na’rezanān/:  فریادکنان

17- بانگ/bāng/: فریاد

18- دلْگَزا: آزاررسانندۀ دل

معنی شعر آی آدم ها

آی آدم ها که بر ساحلْ نشستهْ شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد می سپارد جان.

معنی شعر: ای کسانی که در کنار ساحل نشسته اید و مشغول خوشگذرانی هستید، یک نفر در حال غرق شدن است.

یک نفر دارد که دست و پایِ دائم می زند
رویِ این دریایِ تند و تیره و سنگین که می دانید.

معنی شعر: یک نفر در این دریای طوفانی و خشمناک و سرکش در حال غرق شدن است و دائما دست و پا می زند.

آن زمان که مست هستید از خیالِ دستْ یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیشِ خودْ بیهوده پندارید
که گِرِفْتَسْتیدْ دستِ ناتوانی را
تا تواناییِّ بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگْ می بندید
بر کمرهاتان کمربند.

معنی شعر: آن زمانیکه که شما دشمن خود را یافته اید (و بر دشمنتان غلبه کرده اید و مستولی شده اید) و از او غافل شده اید یا آن زمان که بیهوده و بیفایده فکر کردید که به فقیر و تهیدستی کمک کرده اید تا قدرت و تسلط خود را نشان دهید و یا آن زمان که آماده انجام کار هستید.

در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جانْ، قربان1!

معنی شعر: چه زمانی به شما بگویم که یک نفر دارد بیهوده در دریا جان خود را از دست می دهد و غرق می شود.

آی آدم ها که بر ساحلْ بساطِ دِلْگُشا2 دارید!
نان به سفره، جامه تان بر تن؛
یک نفر در آب می خوانَد شما را.

معنی شعر: ای کسانیکه در ساحل بساط و سفره عیش و نوشتان پهن است و غم نان و لباس ندارید، یک نفر که در دریا دارد غرق می شود از شما کمک می خواهد.

موجِ سنگین را به دستِ خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشمِ از وحشتْ دریده
سایه هاتان را زِ راهِ دورْ دیده
آب را بلعیده در گودِ کبود3 و هر زمانْ بیتابیَشْ4 افزون
می کند زین آبها بیرون
گاه سر، گه پا.

معنی شعر: آنقدر در تلاطم امواج دریا دست و پا زده است که از نفس افتاده است. با چشمان وحشت زده، هاله و سایه ای از شما را از دور می بیند و یک بار دیگر دهانش را باز می کند که شما را صدا کند ولی آب در دهانش می رود و حالت غرق شدگی هر لحظه بیقراری و بی تابی اش را بیشتر می کند و سعی می کند دست و پایش را از آب بیرون بیاورد بلکه کسی او را ببیند و یا صدایش را بشنود.

آی آدم ها!

معنی شعر: آی آدم هایی که غافلید از آنچه که در پیرامون تان می گذرد.

او زِ راهِ دورْ این کهنهْ جهان را باز می پاید،
می زند فریاد و امّیدِ کمک دارد.

معنی شعر: او از راه دور دنیایی که در او زندگی می کرده است را زیر نظر دارد و چشم به آن دوخته است. فریاد می زند و امید دارد که کسی صدای او را بشنود.

آی آدم ها که رویِ ساحلِ آرام در کارِ تماشایید!

معنی شعر: ای کسانی که در ساحل بدون موج و آرام در حال تفریح و تفرج هستید.

موج می کوبد به رویِ ساحلِ خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جایْ افتاده5، بس مَدْهوش6.

معنی شعر: موج به ساحل ساکت و آرام برخورد می کند و روی ساحل پخش می گردد و مانند فرد مستی که روی زمین پهن می شود و بیهوش می گردد به درون دریا بر می گردد.

می رود نعره زنان7. وین بانگْ8 باز از دور می آید:

معنی شعر: موجی که آمده بود با هیاهو و فغان و فریاد به سمت دریا می رود. دوباره صدای خروشان موج از دور می آید.

– ₍₍آی آدم ها₎₎ …

معنی شعر: آی آدم ها
و صدایِ بادْ هر دمْ دِلْگَزاتَر9،

معنی شعر: و صدای باد هر لحظه دل آزارتر می شود.

در صدایِ بادْ بانگِ او رهاتر

معنی شعر: صدای فریاد غریق، در صدای باد کمرنگ تر می شود.

از میانِ آب های دور و نزدیک
باز در گوش این نداها:

معنی شعر: از جاهای دور و نزدیک هم دوباره این صدای فریاد و کمک به گوش می رسد که:

– ₍₍آی آدم ها₎₎ …

معنی شعر: آی آدم ها کمکم کنید