دکتر محمدعلی حسینیان استاد فن بیان

ثبت نام دوره جامع فن بیان شروع شد

روز
ساعت‌
دقیقه‌
ثانیه‌
دکتر محمدعلی حسینیان استاد فن بیان

ثبت نام دوره جامع فن بیان شروع شد

روز
ساعت‌
دقیقه‌
ثانیه‌

غزل 1 حافظ: الا یا ایها الساقی

غزل 1 حافظ الا یا ایها الساقی ادر کاسا و نا ولها

فهرست مطالب

غزل 1 حافظ با الا یا ایها الساقی در کاسا و ناولها آغاز می شود. وزن غزل الا یا ایها الساقی در بحر هزج به صورت مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن می باشد. در ادامه می توانید متن کامل غزل و همچنین معنی لغات و شرح و تفسیر ابیات را مشاهده کنید. شرح و تفسیر برگرفته از کتاب شرح سودی بوسنوی بر حافظ ترجمه دکتر عصمت ستارزاده می باشد. ضمنا می توانید از فایل pdf متن، معنی و تفسیر غزل استفاده کنید.

به جای

خواندن درباره فن بیان

بیا و عملی تمرینش کن!

تمرین فن بیان

همین حالا شروع کن!

غزل 1 حافظ الا یا ایها الساقی ادر کاسا و نا ولها

متن غزل 1 حافظ

اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِر کَاساً وَ ناوِلْها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

به بوی نافه‌ای کآخِر صبا زان طُرِّه بُگْشاید

زِ تابِ جَعْدِ مُشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم

جَرَس فریاد می‌دارد که بربندید مَحْمِل‌ها

به مِیْ سجّاده رنگین کن گَرَت پیرِ مُغان گوید

که سالِکْ بی‌خبر نَبْوَد زِ راه و رسمِ منزل‌ها

شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هائل

کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحل‌ها

همه کارم زِ خودکامی به بدنامی کشید آخِر

نهان کِی مانَد آن رازی کز او سازند محفل‌ها

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

مَتی ما تَلْقَ مَنْ تَهْوی دَعِ الدّنیا وَ اَهْمِلْها

← غزل 2 حافظ: صلاح کار کجا و من خراب کجا

دکلمه غزل 1 حافظ

دکلمه غزل الا یا ایها الساقی با صدای استاد محمدعلی حسینیان

شرح و تفسیر غزل 1 حافظ

الا یا ایها الساقی در کاسا و ناولها

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

الا: حرف استفتاح است و افاده تاکید می کند و برای تنبیه مخاطب است

یا: حرف ندا است

ای: منادای مفرد و معرفه

هاء: حرف تنبیه

ساقی: در لغت به معنای کسی است که آب می دهد و سیراب می کند و در اصطلاح باده نوشان، ساقی کسی است که در مجلس شراب، جام و قدح شرای را می گرداند

ادر: امر مخاطب از باب افعال به معنای بگردان

کاس: قدحی که پر از شراب باشد

ناولها: به دست من برسان، به من برسان . امر مخاطب از باب مفاعله و در اصل ناولیها (یاء ضمیر متکلم)بوده است که یا به ضرورت وزن حذف شده است.

نمود ( نُ / نِ / ن َ دَ ): فعل لازم و به معنای آشکار شد، نمودار شد، شناسانده شد

افتاد: به معنای واقع شدن و وقوع شی یا کاری است.

معنی بیت: ای ساقی جام و قدح شراب را به یک یک اهل مجلس بده و آن وقت به من بده تا همگی بنوشیم. جام شراب را بگردان و به من بده زیرا عشق جانان در ابتدا به نظر ساده آمد ولی در آخر مشکلات بسیاری در آن پیدا شد. (معشوق در ابتدا نرمی و ملایمت می کند ولی در انتها بی توجهی می کند. من عاشق هم تحمل بی توجهی را ندارم و می خواهم با می خودم را تسکین دهم و دل دیوانه خود را آرام کنم)

به بوی نافه‌ای کآخِر صبا زان طُرِّه بُگْشاید

زِ تابِ جَعْدِ مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها

بوی: هم به معنای بو و هم به معنای امید و انتظار . هر دو درست است.

نافه: نافه مشک همان غلاف مشک است.

کاخر: نشانه تاکید است

صبا: به معنی باد است. در زبان شعر بادی است که از کوی جانان می آید

طره: قسمت بالای پیشانی و جلوی سر است که در عربی به آن ناصیه می گویند بعدها به مویی که از ناصیه به پیشانی میریزد طره اطلاق کردند. طره به معنای کناره هرچیز و همچنین نقش و نگار جامه هم هست.

تاب: چین و شکن مو

جعد: صفت برای مو است. موی مجعد مویی است که به شکل حلقه و زنجیر است.

مُشکین: مانند مشک، خوشبو

معنی بیت: به امید و انتظار بوی خوشی که صبا آن را از زلف پرچین و شکن جانان می آورد دل عاشقان خون است.

مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم

جَرَس فریاد می‌دارد که بربندید مَحْمِل‌ها

منزل:جا،مکان جایگاه، مقام . اقامتگاه، منزلگاه
جانان: روی زیبا، دلکش ، نازنین . معشوق . محبوب . در اصطلاح صوفیّه ، صفت قیومی را گویند که قیام جمله موجودات به اوست

عیش (عَ / عِ): به معنای زندگی و حیات است. امن عیش یعنی زندگی با امن و امان

هر دَم: هر وقت

جَرَس: زنگی که به گردن شتر و قاطر آویزان می کنند

بربندید: جمع آوری کنید

مَحْمِل ها: بارها

معنی بیت: برای من زندگی راحت و امن در منزل محبوب و معشوقم چگونه ممکن است (یعنی ممکن نیست) چون که هر آن صدای زنگ اعلام می کند که بارهایتان را ببندید و هر چه زودتر به محبوب و معشوقتان واصل شوید که فرصت غنیمت است.

به مِیْ سجّاده رنگین کن گَرَت پیرِ مُغان گوید

که سالِکْ بی‌خبر نَبْوَد زِ راه و رسمِ منزل‌ها

پیرِ مُغان: بزرگ مغان یعنی پیشوایان دین زرتشتی . پیشوای مجوسیان . مالک و رهبان دیر. ریش سفید میکده . پیر می فروش

سالک: راه رونده. در این جا کنایه از پیر مغان است

منزل ها: منظور میخانه هاست

معنی بیت: اگر پیر می فروش بگوید که سجاده نمازت را با شراب سرخ کن، دستورش را اطاعت کن. زیرا که او می داند که چه می گوید و به راه و رسم سلوک و رسیدن به سرمنزل مقصود آگاه است.

شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هائل

کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحل‌ها

بیم: ترس، خوف

هائل: ترساننده . هول هائل ، تاکید است . هولناک و شدید و ترساننده ، مشتق از هول

سکباران: کنایه از افراد بی خیال و آسوده است

معنی بیت: وضع و حال ما مانند ظلمت و تاریکی شب هجران و ترس از رقیب و غرق شدن در گرداب فراق ابدی است. کسانی که به ساحل وصال رسیده اند و نه دیگر غم اغیار دارند و نه خوف و ترس جدایی از معشوق، چگونه می توانند حال ما را دریابند؟

همه کارم زِ خودکامی به بدنامی کشید آخِر

نهان کِی مانَد آن رازی کز او سازند محفل‌ها

خودکامی: سرکشی . خودسری . استبداد. خودرائی . لجاج . یک دندگی

آخِر: عاقبت . سرانجام . پایان . فرجام

بدنامی: رسوایی؛ بی‌آبرویی.

محفل: مجلس، مجمع

معنی بیت: چون تمام افعال و اعمالم به مقتضای میل و مراد و خواهش دلم بوده است و از مراد جانان و معشوق غفلت کرده ام، بالاخره کارم به رسوایی و بی آبرویی رسیده است. و این رسوایی و بی آبرویی پنهان نمی ماند و آن را در همه مجالس و مجامع می گویند.

حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ

مَتی ما تَلْقَ مَنْ تَهْوی دَعِ الدّنیا وَ اَهْمِلْها

دوست دارم روی انسان‌ها تاثیر بگذارم

هیچ‌کس
با فن بیان عالی
به دنیا نیامده!!

فقط باید یاد بگیری!

همیشه فکر می‌کردم سخنور خوبی هستم

تُن صدایم پایین بود و این اذیتم می‌کرد

دوست دارم روی انسان‌ها تاثیر بگذارم

همیشه فکر می‌کردم سخنور خوبی هستم

هیچ‌کس     با فن بیان عالی     به دنیا نیامده!!

فقط باید یاد بگیری!

حضوری: حضور ضد غیبت است ولی در اینجا مراد راحت و آسایش است

غایب: مقابل حاضر . اینجا مراد از غایب، غافل می باشد

متی ما: هرگاه

ما: حرف زاید برای تاکید است

تلق: ملاقات کنی، برسی

من: کسی

تهوا: دوست می داری

دع الدنیا: از دنیا دست بردار ، دنیا را رها کن

و اهملها: فعل امر مخاطب است و مصدر آن اهمال است و به معنای چیزی را به خود فروگذاشتن ،  به خود واگذاشتن یا  چیزی را رها کردن  و  آن را به عمد یا نِسیان به کار نبردن و ندیده گرفتن است.
معنی بیت: حافظ اگر طالب راحتی و آسایشی از او غافل مشو و اگر می خواهی به آنچه دوست داری برسی دنیا را ترک کن و آن را نادیده بگیر

با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

اشتراک گذاری در whatsapp
ارسال در واتساپ
اشتراک گذاری در telegram
ارسال در تلگرام
اشتراک گذاری در linkedin
ارسال در لینکدین
اشتراک گذاری در facebook
انتشار در فیسبوک
اشتراک گذاری در email
ارسال با ایمیل
اشتراک گذاری در print
پرینت مطلب

این مطالب نیز برای شما مفید است:

4 Comments

  1. کوهیار 21/11/2024 در 02:08- پاسخ دادن

    میشه خوانش کرد؟

  2. احمدی 09/11/2024 در 20:23- پاسخ دادن

    عااااااالی بود

  3. ندابیات 14/06/2023 در 23:36- پاسخ دادن

    درود بر شما 👏👏

  4. m.govahi 30/03/2022 در 00:55- پاسخ دادن

    بسیار عالی 👏✨

ثبت ديدگاه

مشاوره