آکسان گذاری در فن بیان

 

هر جمله یک کلمه کلیدی و مهم دارد. یکی از موارد مهمی که باعث می شود، یک متن به درستی بیان نگردد و جذابیت نداشته باشد، عدم آکسان گذاری مناسب است. این مقاله در سه قسمت آماده شده و روی سایت قرار گرفته است.

از مهم ترین موارد در بحث فن بیان، تاکیدات کلامی است. در هنگام سخنرانی و سخنوری باید دانست که برای گفتن هر مطلبی که متشکل از چندین جمله است، قطعا یک جمله وجود دارد که از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد و بار معنایی و عاطفی کلام را به دوش می کشد. بنابراین باید آن جمله را با تاکید بیشتری بیان نمود و به بیان دیگر آن جمله را اکسان گذاشت و آن نسبت به سایر جملات برجسته تر ادا کرد. بدون رعایت قوانین و قواعد آکسان گذاری برخورداری از فن بیان قوی و قدرتمند، امکان پذیر نیست.

قواعد اکسان گذاری در زبان فارسی: اسم و صفت

1- به طور کلی آنچه اسم در زبان فارسی داریم مانند اسم عام، اسم خاص، اسم مصدر(پرورش، نکوهش)، اسم فاعلی (بران، برنده) اسم مفعول، اسم مرکب، همه انواع صفت جامد و مرکب و غیره، تکیه آن در آخرین هجاست. به عنوان مثال اگر کلمه اقیانوس را در نظر بگیرید و این کلمه را بخش کنید، می شود: اُ – قی – یا – نوس . تکیه این کلمه نوس است که آخرین بخش کلمه است و این بخش است که اکسان می گیرد و با شدت بیشتری تلفظ می شود.

2- اگر کلمه ای یک هجایی باشد، چه کوتاه، چه بلند، چه کشیده، تکیه به کل کلمه اطلاق می شود. مانند پر، گل، آب، دست، دور، دار، دیر.

3- اسم در حالت نکره یا مفرد:

اضافه کردن ی در آخر اسم مانند انسانی، مسیری، تابلویی و مانند آن ها هیچ تغیری در تکیه هجا و اکسان گذاری نخواهد داشت و تکیه در آخرین هجا خواهد بود.

مانند: او انسانی فاضل بود – مسیری پر پیچ و خم در مقابلش قرار داشت – تابلویی زیبا را در نمایشگاه دید

 

آکسان گذاری در فن بیان

 

نکته1: اگر یک و یکی به عنوان علامت نکره در ابتدای واژه قرار بگیرد، باید بدون تکیه و اکسان خوانده شود تا معنای نکره مشخص شود. اگر با تاکید و اکسان خوانده شود معنای شمارش و تعداد می گیرد. مانند یکی گربه در خانه زال بود – یکی را دربند بینی مخند

نکته 2: اگر به کلمات مختوم به های غیر ملفوظ، مصوت آ و مصوت او، یای نکره اضافه شود هم این قانون ساری و جاری است. مانند: دانایی، پروانه ای، افسانه ای، شیدایی، جادویی

4- اگر ی اضافه شده به آخر اسم حالت نسبی داشته باشد، چه مصدر و اسم مصدر باشد و چه جز آن،  هم محل تکیه هجا تغییر می کند، هم معنی دیگری می گیرد. در حالت نسبت تکیه و اکسان به آخرین هجایی که از ترکیب حرف بی صدای انتهای واژه و ی نسبت ساخته منتقل خواهد شد. مانند زندگی، فرزانگی، استادی، شاگردی

اگر اقیانوسی را به معنی یک اقیانوس بخوانید، تکیه و اکسان روی آخرین هجای کلمه یعنی نوس است. اما اگر ی را به معنی ی نسبت بخوانید تکیه و اکسان به سی منتقل می شود.

نکته: در مواردی که ی آخر واژه به معنای داشتن و هستی است مانند یای نکره عمل می شود. مانند: خوشحالی( به معنای خوشحال هستی) به این صورت که تکیه و اکسان روی حا قرار می گیرد.  

 

آکسان گذاری در فن بیان

 

5- در واژه های مرکب چه اسم، چه صفت، چه قید، وقتی که دو واژه با هم ترکیب می شوند، تکیه و اکسان از روی آخرین هجای کلمه اول برداشته می شود و آن دو واژه در حقیقت یک واژه خواهد شد که تکیه و اکسان در آخرین هجا است. این قاعده در مورد پسوند و پیشوند هم قابل اجرا است مانند بازداشت یا خداپرست

مانند: سمن بویان غبار غم چو بنشینند، بنشانند پری رویان قرار دل چو بستیزند بستانند(حافظ)

6- حالت ندا یا خطاب: در این حالت اسم با علامت ندا (چه در اول واژه، مثل: ای، الا، یا و … چه در آخر مثل: الف آخر) منادا می شود. در صورت نخست تکیه و اکسان از هجای آخر به هجای اول منتقل می شود و به طور طبیعی هجای اول را با فشار و تاکید ادا می کنیم. مانند: الا یا ایها الساقی، ای عاشقان، آی آدم ها. اما اگر اسم توسط الف آخر منادا شود جای تکیه هجا در واژه تغییر نمی کند.

نکته: در مورد ای در ترکیب ای دوست یا ای یار و مانند آن تکیه و اکسان هم روی ای و هم روی دوست می نشیند. یعنی تکیه و اکسان از ای عبور می کند و اسم بعدی را هم در بر می گیرد. مانند ای خدا، ای عشق

نکته 2: اگر اسم با الف آخر منادا شود و جای تکیه را تغییر دهید معنای کلمه عوض شده و از حالت خطاب خارج می شود مانند: یارا! بهشت صحبت یاران همدم است      دیدار یار نامتناسب جهنم است

اگر تکیه و اکسان را از روی مصوت آ به آخر کلمه ببرید معنی قدرت و توانایی پیدا می کند و از حالت خطابی خارج می شود.

 

آکسان گذاری در فن بیان

 

7- در حالت اضافه: در این حالت حرف ساکنی که در آخر کلمه اول قرار دارد، با حرکت زیر یا کسره، که علامت اضافه است ترکیب می شود  هجای دیگر را می سازد (هجای میان دو کلمه) این هجا همیشه بی تکیه و بدون اکسان است و تکیه و اکسان روی هجای قبل از آن قرار می گیرد، یعنی در همان جایی که در کلمه اول، قبل از حالت اضافه قرار داشت. کلمه بعدی هم تکیه هجای خود را حفظ خواهد کرد.

مانند: مداد محمد، دندان طلا، کوه دماوند، سرای دانش، خلیج فارس، دریای مازندران، با کاروان حله، مردان بزرگ تاریخ ادب ایران، هفت خوان رستم

نکته: در حالت صفت و موصوفی نیز همین قاعده برقرار است. مانند پدر مهربان، انسان فرهیخته

 

آکسان گذاری در فن بیان

 

قواعد تکیه در زبان فارسی: فعل

1- در تمام صیغه های فعل ماضی به جز مفرد غایب، تکیه و اکسان بر هجای ماقبل آخر است. مانند: شنیدم، رفتی، بردیم، سوختید، پرستیدند و در صیغه مفرد غایب تکیه روی هجای آخر است. مانند: فرمود، پرسید، شنید، آزمود، پژمرد

2-اگر بای زینت یا تاکید روی افعال بیاید، در هر شش صیغه تکیه و اکسان در اول کلمه و روی حرف ب قرار می گیرد. مانند: بفرمود، بگفت، بخورد، برفتند،

3- در افعال ماضی استمراری، تکیه و اکسان روی حرف می قرار می گیرد. مانند: می نشست، می خوردم، می گفتند

نکته: در نثر قدیم که در به جای می استمراری، حرف ی در آخر فعل می آید، تکیه و اکسان روی هجای ماقبل آخراست. مانند: گفتندی، خواستندی، نشستندی

4- در ماضی نقلی تکیه در تمام شش صیغه تکیه و اکسان روی هجای آخر جزء اصلی فعل (اسم مفعول) قرار دارد. مانند: رفته ام، دیده ای، افتاده اند، گفته است

5- در ماضی بعید دو تکیه و اکسان وجود دارد یکی روی هجای آخر اسم مفعول و دیگری روی هجای اول فعل معین بودن. مانند: رفته بودم،دیده بودند

6- در فعل مضارع اگر بدون حرف استمرار می استفاده شود، تکیه و اکسان روی هجای آخر است ولی اگر با می نوشته شود، تکیه و اکسان روی می است. نویسم، می نویسم، آورم، می آورم

7- در فعل امر اگر بدون بای امر نوشته شود، تکیه و اکسان روی هجای آخر است. مانند: پسند، گریز، پذیر،گشای. و اگر به همراه بای امر استفاده شود، تکیه و اکسان روی ب است. مانند: بگشای، بخور، بریز

8- در فعل نهی و یا نفی همیشه تکیه و اکسان روی حرف نفی (م) و حرف نهی (ن) است. مانند: مخور، نپوش، نرو، مدار