در این ویدئو دکلمه بسیار زیبای شعر در آن لحظه از مهدی اخوان ثالث با صدای زیبا و دلنشین استاد محمدعلی حسینیان، بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای و فن بیان در کشور را می شنویم.
دکلمه شعر نو یکی از مهمترین و موثرترین تمرین های فن بیان برای آموزش لحن در فن بیان است.
برای رسیدن به لحن درست و دقیق در فن بیان، این تمرین می تواند سخن آموزان و هنرجویان فن بیان و سخنرانی را با چالش های جدی فن بیان و تکنیک های لحن روبرو کند.
متن شعر در آن لحظه – مهدی اخوان ثالث
در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگاه می کردم
کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود
و بر چیزی، نمی دانم چه، شاید تکه ستخوانی
دمادم تق و تق منقار می زد باز
و نزدیکش کلاغی روی آنتن قار می زد باز
نمی دانم چرا، شاید برای آن که این دنیا بخیل است
و تنها می خورد هر کس که دارد
در آن لحظه از آن آنتن چه امواجی گذر می کرد
که در آن موج ها شاید یکی نطقی در این معنی که شیرین است غم
شیرین تر از شهد و شکر می کرد
نمی دانم چرا، شاید برای آن که این دنیا عجیب است
دکلمه شعر در آن لحظه مهدی اخوان ثالث
شلوغ است
دروغ است و غریب است
و در آن موج ها شاید در آن لحظه جوانی هم
برای دوستداران صدای پیر مردی تار می زد باز
نمی دانم چرا، شاید برای آن که این دنیا پُر است از ساز و از آواز
و بسیاری صداهایی که دارد تار و پودی گرم
و نرم
و بسیاری که بی شرم
در آن لحظه گمان کردم یکی هم داشت خود را دار می زد باز
نمی دانم چرا شاید برای آن که این دنیا کشنده ست
درد است
درنده است
بد است
زننده ست
و بیش از این همه اسباب خنده ست
دکلمه شعر در آن لحظه مهدی اخوان ثالث
در آن لحظه یکی میوه فروش دوره گرد بد صدا هم
دمادم میوه ی پوسیده اش را جار می زد باز
نمی دانم چرا، شاید برای آن که این دنیا بزرگ است
و دور است
و کور است
در آن لحظه که می پژمرد و می رفت
و لختی عمر جاویدان هستی را
به غارت با شتابی آشنا می برد و می رفت
در آن پرشور لحظه
دل من با چه اصراری تو را خواست
و می دانم چرا خواست
و می دانم که پوچ هستی و این لحظه های پژمرنده
که نامش عمر و دنیاست
اگر باشی تو با من، خوب و جاویدان و زیباست.
ثبت ديدگاه