در این مقاله متن، معنی، تحلیل و دکلمه شعر برف نیما یوشیج با صدای دلنشین استاد محمدعلی حسینیان، بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای و فن بیان در کشور را مشاهده می کنیم
آنچه در ادامه مقاله می خوانید:
1- پادکست دکلمه شعر برف با صدای استاد محمدعلی حسینیان
2- پادکست دکلمه شعر برف با صدای احمد شاملو
3- ویدیوی دکلمه شعر برف
4- پادکست تفسیر و تحلیل شعر برف
5- متن شعر برف
6- معنی لغات شعر برف
7- معنی شعر برف
مطالب مرتبط :
دکلمه شعر نو یکی از مهمترین تمرین های لحن است. برای رسیدن به لحن مناسب این تمرین می تواند سخن آموزان نوآموز را با چالش های جدی فن بیان و تکنیک های لحن مواجه کند.
مطالب مرتبط :
دکلمه شعر برف
پادکست دکلمه شعر برف (با صدای استاد محمدعلی حسینیان)
مطالب مرتبط :
پادکست دکلمه شعر برف (با صدای احمد شاملو)
مطالب مرتبط :
ویدئوی دکلمه شعر برف
..
تفسیر و تحلیل شعر برف نیما یوشیج:
تفسیر و تحلیل شعر برف توسط استاد محمدعلی حسینیان
..
متن شعر برف نیما یوشیج:
زرد ها1 بی خود2 قرمز3 نشده اند
قرمزی رنگ نینداخته4 است
بی خودی بر دیوار.
صبحْ پیدا شده از آن طرفِ کوهِ ₍₍ اَزاکو5₎₎ امّا
₍₍ وازْنا6₎₎ پیدا نیست
گرتۀ7 روشنیِ مردۀ برفی همهْ کارَشْ آشوب
بر سرِ شیشۀ هر پنجرهْ بِگْرِفْتِهْ قَرار.
₍₍ وازْنا₎₎ پیدا نیست
من دلم سخت گرفته است از این
میهمانخانۀ مهمانْ کُشِ8 روزشْ تاریک
که به جانِ هم نشناختهْ انداخته است:
چَنْدْ تَنْ خواب آلود
چَنْدْ تَنْ ناهموار9
چَنْدْ تَنْ ناهشیار.
1334
معنی واژگان شعر برف نیما یوشیج:
1- زرد ها: منظور رنگ زرد خورشید است.
2- بی خود: بیهوده
در بیشتر اشعار کهن این واژه به معنای مدهوش، شیدایی و از خود بی خود شدن آمده است. ولی نیما از این واژه به معنای بیهودگی استفاده کرده است. نیما در شعر در پیش کومه ام هم به کرّات از این واژه استفاده کرده است:
بیخود دویده است
بیخود تنیده است
لم در حواشی آئیش
باد از برابر جاده
کانجا چراغ روشن تا صبح
می سوزد از پی چه نشانه.
3- قرمز: رنگِ زردِ خورشید در برخورد با رنگ سفید برفِ پشت ِپنجره به قرمزی می زند و رویِ دیوار، رنگِ قرمز دیده می شود.
مهدی اخوان ثالث در انتهای شعر طلوع، آنجا که می گوید:
پنجره باز است،
و آسمان پيدا.
فارغ از سوت و صفيرِ دوستدارِ خاكزادِ خويش،
کفتران در اوجِ دوری، مستِ پروازند.
بالهاشان سرخ،
زيرا بر چَكادِ دورتر كوهی كه بِتْوان ديد،
رُسته لَختی پيش،
شعله ور خونبوتۀ مرجانیِ خورشيد.
اخوان نیز، طلوع خورشید را با رنگ سرخ بال کبوتران توصیف می کند. به عبارت دیگر اینجا هم رنگ زرد خورشید به بال سفید کبوتر برخورد کرده و سرخ به نظر می رسد.
4- رنگ نینداخته: رنگ انداختن در تداول عامه همان رنگ گرفتن است. رنگ پذیرفتن
5- اَزاکو AZAKOU : آزادکوه ، نازا کوه (کوهی که خاکش حاصلخیز نیست) نام کوهی در طبرستان، سر راه روستای یوش، نزدیک روستای (میناک) ، پشت روستای (کلاک)
ازا : aza: آزاد، نازا / کو: kou: کوه
6- وازْنا VAZENA: وا: باد/ زنا: زن، زاینده، زدن، پسوند ِ مکان است در این واژه یعنی محل وزیدن، زنباد ، بادزن ، بادزا، نام کوهی روبروی روستای یوش / یوشی ها می گویند وازنا قبله نما و به سوی قبله است برای همین به سوی آن نماز می گزارند.
7- گرته: گرده، هر چیز گرد و مدور
8- مهمانخانۀ مهمانْ کُش: مهمان کش . [ م ِ ک ُ ] کشندۀ مهمان . که مهمان را از میان بردارد و بکشد. کنایه از دنیا است که هر که در او زندگی می کند را می کشد.
مسجد مهمان کش ؛ نام مسجد افسانه ای به ری که هر که شب در او می خفت می مرد. و در مثنوی مولوی بدان اشارت رفته است :
یک حکایت گوش کن ای نیک پی
مسجدی بد برکنار شهر ری
هیچکس در وی نخفتستی ز بیم
که نه فرزندش شدی آن شب یتیم
هرکه در وی بی خبر چون کور رفت
صبحدم چون اختران در گور رفت
خویشتن را نیک از این آگاه کن
صبح آمد خواب را کوتاه کن
هر کسی گفتی که پریانند تند
اندر آن مهمان کشان با تیغ کند…
9- ناهموار: ناشایسته، نامعقول
معنی شعر برف نیما یوشیج:
زرد ها1 بی خود2 قرمز3 نشده اند
قرمزی رنگ نینداخته4 است
بی خودی بر دیوار.
معنی شعر: درنگ زرد خورشید بی سبب قرمز نشده است. بدون علت نیست که دیوار، رنگ قرمز به خود گرفته است.
صبحْ پیدا شده از آن طرفِ کوهِ ₍₍ اَزاکو5₎₎ امّا
₍₍ وازْنا6₎₎ پیدا نیست
معنی شعر: علت قرمز شدن دیوار این است که خورشید از آن طرفِ کوهِ اَزاکو طلوع کرده است. رنگ زرد پرتو خورشید در برخورد با گرتۀ برفِ پشتِ پنجره، رنگ قرمز روی دیوار انداخته است و این نشان می دهد که صبح شده است. ولی عجیب است که کوه وازنا که در همین نزدیکی است پیدا نیست. (علّتِ پیدا نبودنِ کوهِ وازْنا، طوفان و برف و کولاکِ شبِ گذشته بوده است که در مصرعِ بعد، شاعر به آثارِ آن، اشاره می کند)
گرتۀ7 روشنیِ مردۀ برفی همهْ کارَشْ آشوب
بر سرِ شیشۀ هر پنجرهْ بِگْرِفْتِهْ قَرار.
معنی شعر: طوفان و کولاک تمام شده و دانه های برف پشت شیشه های پنجره نشسته است.
₍₍ وازْنا₎₎ پیدا نیست
معنی شعر: کوه وازنا معلوم نیست (علت آن است که با اینکه طوفان تمام شده ولی هنوز هوا ابری و گرفته است و کوه مشخص نیست)
من دلم سخت گرفته است از این
میهمانخانۀ مهمانْ کُشِ8روزشْ تاریک
که به جانِ هم نشناختهْ انداخته است:
چَنْدْ تَنْ خواب آلود
چَنْدْ تَنْ ناهموار9
چَنْدْ تَنْ ناهشیار.
معنی شعر: من دلم سخت از این دنیایی که هر آن چه که در آن زندگی می کند را روزی می کشد و حتی روز آن هم مثل امروز که کوه معلوم نیست، تاریک و تیره است، گرفته است. دنیایی که آدم های خواب آلود و کم عقل و مست را بدون آنکه خود آن ها بدانند به جان هم انداخته است.