شعر قایق | دکلمه، متن،تحلیل و معنی شعر

در این ویدئو دکلمه شعر نو بسیار زیبای قایق از نیما یوشیج پدر شعر نو را با صدای دلنشین استاد حسینیان بنیانگذار سخنوری حرفه ای در کشور را مشاهده می کنیم.

دکلمه شعر یکی از مهمترین تمرین های فن بیان و صداسازی است که می تواند تاثیر به سزایی در فن بیان سخن آموزان داشته باشد.

..

متن شعر قایق – نیما یوشیج

من چهره‌ام گرفته

من قایقم نشسته به خشکی.

با قایقم نشسته به خشکی

فریاد می‌زنم:

«وامانده در عذابم انداخته است

در راهِ پر مخافتِ این ساحلِ خراب

و فاصله ‌است آب

امدادی ای رفیقان با من.»

گل کرده است پوزخندشان اما

بر من،

بر قایقم که نه موزون

بر حرف‌هایم در چه ره و رسم

بر التهابم از حد بیرون.

در التهابم از حد بیرون

فریاد برمی‌آید از من:

« در وقت مرگ که با مرگ

جز بیم نیستی و خطر نیست،

هزّالی و جَلافَت و غوغای هست و نیست

سهو است و جز به پاس ضرر نیست.»

با سهوشان

من سهو می‌خرم

از حرف‌های کامشِکَن‌شان

من درد می‌بَرَم

خون از درون دردم سرریز می‌کند!

من آب را چگونه کنم خشک؟

فریاد می‌زنم.

من چهره‌ام گرفته

من قایقم نشسته به خشکی

مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:

یکدست بی‌صداست

من، دستِ من، کمک ز دست شما می‌کند طلب.

فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر

فریادِ من رسا

من از برای راهِ خلاصِ خود و شما

فریاد می‌زنم.

فریاد می‌زنم!

فهرست مطالب