شروط اصلی برای فصاحت کلام در سخنرانی کدامند ؟
در فن سخنوری ، فصاحت کلام و بلاغت سبب میشود که سخنان گوینده در نزد شنونده ارزشمند و مورد قبول باشد.
بلاغت، همان رسایی کلام است. این مهارت در برخی بهصورت خدادادی به ودیعه گذاشته شده، بسیاری از افراد نیز فاقد این قوه میباشند و با آموزش نیز نمیتوانند راه به جایی ببرند. امّا در اکثر افراد، فراگرفتن اصول و قواعد بلاغت به همراه تمرین و مطالعه در گفتار سخنوران پیشین میتواند، فصاحت و بلاغت کلام را تا حد زیادی افزایش دهد.
اگر شما استعدادی ضعیف در زمینهی سخنوری فصیح داشته باشید با این تمرینات به گویندهای قوی بدل خواهید شد و اگر فردی قویدست در این مهارت باشید به کمال خواهید رسید. البته این نکته را نیز باید مدنظر داشته باشید که به هرکس که فنون سخنرانی را بیاموزد، نمیتوان سخنران گفت و هر فرد که اصول و تکنیکهای این فن را بیاموزد به سخنرانی بیمانند تبدیل نمیشود.
چون بلاغت، ابزاری برای اقناع و ترغیب است ، پس نخستین و مهمترین شرط در این مهارت آن است که گوینده خود به آنچه قرار است برای مخاطب بازگو کند ایمان و باوری کامل داشته باشد و آنچه میخواهد دیگران را بر آن برانگیزد، خود بر آن برانگیخته باشد.
به عبارت دیگر در اقناع، ما عقل و ذهن شنونده را به تصرف خود در میآوریم، پس از آنکه احساس شنونده نیز به تصرف ما درآمد، شور و هیجانی برای عمل به آنچه ما گفتهایم در سر مخاطب پدید میآید و این میسر نیست، مگر اینکه خود ما برای بازگویی موضوع سخنرانی شوری در سر داشته باشیم؛ زیرا “سخنی که از جان بر آید، لاجرم بر دل نشیند.“
افرادی که به سخنان خود باوری ندارند یا شور و اشتیاقی دربارهی موضوع سخنرانی ندارند، نمیتوانند سخنرانی فصیح و بلیغ باشند.
بنابراین لازمهی قانع کردن شنوندگان، تشویق و تحریک آنان است و برانگیختگی و ترغیب نیز باید با اقناع همراه باشد؛ یعنی این دو ویژگی، لازم و ملزوم یکدیگر هستند.
اقناع صفتی است مختص معلمان و اساتید؛ امّا ترغیب ویژگی سخنور است ؛ سخنور کامل آن کسی است که این دو ویژگی را باهم داشته باشد؛ یعنی هم فردی عالم و دانشمند باشد و هم خطیب.
شروط اصلی برای فصاحت کلام در سخنرانی کدامند
سخنان گوینده باید به صورتی عرضه شود که دل شنونده را نرنجاند، بلکه بتواند دل او را بدست آورد و برباید؛ البته سخنوری با زبانبازی و چاپلوسی کاملاً مغایرت دارد. بیان سخنان بیهوده، کمارزش و غلط با لفاظی و حرافی، بلاغت محسوب نمیشود.
بلاغت حقیقی آنست که گوینده چیزی نگوید مگر آنکه معتقد باشد، تنها یک فرد خردمند و عالم چنین سخنانی را بر زبان میآورد و به نحوی سخن گوید که مرادش حاصل شود؛ یعنی کلامش معقول و مقتضای زمان حال باشد که هم عقل را راضی کند و هم دل را ببرد و هم عواطف را برانگیزد و تخیل را بهکار اندازد.
جهت مشاهده ویدئو آموزشی نحوه شروع سخنرانی اینجا کلیک کنید