شعر آغاز سخنرانی

بهترین اشعار برای شروع سخنرانی

بزرگان شعر و ادب ایران زمین، همواره مطلع آثار خود را به حمد و ستایش خدای بزرگ مزین کرده اند. این موارد برای شروع، جذاب، یک آغاز مناسب، جذاب و کامل به حساب می‎ آید.

اشعار آغاز

ای نام تو بهترین سر آغاز | بی نام تو نامه کی کنم باز (دکلمه)

بسم الله الرحمن الرحیم | هست کلید در گنج حکیم (دکلمه)

به نام آنکه هستی نام ازو یافت | فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت (دکلمه)

ای یاد تو مونس روانم | جز نام تو نیست بر زبانم (دکلمه)

به نام خداوند جان و خرد | کزین برتر اندیشه بر نگذرد (دکلمه)

اول دفتر به نام ایزد دانا | صانع پروردگار حیّ توانا (دکلمه)

به نام خدایی که جان آفرید | سخن گفتن اندر زبان آفرید (دکلمه)

به نام آنکه جان را فکرت آموخت | چراغ دل به نور جان برافروخت (دکلمه)

به نام آن که تن را نور جان داد | خرد را سوی دانایی عنان داد (دکلمه)

به نام خدایی که جان آفرید | زمین و زمان و مکان آفرید (دکلمه)

به نام خدای علیم و حکیم | رحیم و بسیط و شریف و نعیم (دکلمه)

به نام خداوند دل های پاک | که نامش بود در دلت تابناک (دکلمه)

به نام خداوند بخشنده مهربان | کزو ماندگار این زمین و زمان (دکلمه)

به نام خدایی که خاک آفرید | کزان خاک انسان پاک آفرید (دکلمه)

به نام خدا، هر چه داریم از او | خداوند احمد خدای سبو (دکلمه)

به نام خداوند بود و نبود | خداوند یاسی به رنگ کبود (دکلمه)

به نام آنکه در ما گفتن آموخت | به انسان در معنی سفتن آموخت (دکلمه)

به نام کسی که تو را آفرید | سرآغاز عشق است و نور و امید (دکلمه)

به نام جهان بخش پاک آفرین | به راهش بود، مردم راستین (دکلمه)

به نام خداوند لوح و قلم | حقیقت نگار وجود و عدم (دکلمه)

به نامِ خداوندِ جان آفرین | حکیمِ سخنْ در زبان آفرین (دکلمه)

به نامِ آنکه جان را زندگی داد | طبیعت را به جانْ پایندگی داد (دکلمه)

به نامِ خداوندِ آلاله ها | خداوندِ پروانه و پونه ها (دکلمه)

به نامِ خداوندِ حیِّ رحیم | خدایِ بهشت و خدایِ جحیم (دکلمه)

به نامِ خداوندِ شعر و غزل | به نامِ خداوندِ عَزَّوَجَلّ (دکلمه)

به نامِ خداوندّ شعر و غزل | کلامش نشیند به دل تا ازل (دکلمه)

به نامِ خداوندِ نان و خداوندِ جان | دهد روزی اش را به پیر و جوان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ احساسِ پاک | خداوندِ شمس و مَهِ تابناک (دکلمه)

به نامِ خداوندِ نیلوفرین | ستایش ز بهرِ تو ای بهترین (دکلمه)

به نامِ خدایِ شفیع و صبور | خداوندِ دانشْ خداوندِ نور (دکلمه)

به نامِ خداوندِ دریایِ نور | خدایی که دارد به هر جا حضور (دکلمه)

به نامِ خداوندِ شعر و غزل | خداوند روزی دهِ بی مَثَل (دکلمه)

به نامِ خداوندِ روشنْ ضمیر | خداوندِ روشنگرِ بی نظیر (دکلمه)

به نامِ خداوندِ دریاچه ها | که داده ظرافت به پروانه ها (دکلمه)

به نامِ خداوندِ احساسِ پاک | همان که آفریده ما را زِ خاک (دکلمه)

به نامِ خداوندِ رنگین کمان | فروزندۀ روز و شبِ آسمان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ زیبا سخن | خداوندِ آلاله ها در چمن (دکلمه)

درود بر خدایِ هنرآفرین | نگارندۀ هر گلِ آتشین (دکلمه)

به نامِ آن خدایِ پاکِ سبحان | که از خاک آفرید اینگونه انسان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ نون و قلم | خداوندِ آزادی و عشق و غم (دکلمه)

به نامِ خالقِ سبزِ بهاران | خداوندِ طراوتِ جویباران (دکلمه)

به نامِ خداوندِ خوبِ بهار | خداوندِ گلِ لاله و لاله زار (دکلمه)

به نامِ خدایِ بلندآسمان | خداوندِ خاک و خدایِ جهان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ پاک و دلیر | خداوندِ دریا، خدایِ امیر (دکلمه)

به نامِ خداوندِ سبز و سپید | خداوندِ سال و خداوندِ عید (دکلمه)

به نامِ خداوندِ سنگ و خداوندِ گنج | خداوندِ شادی، خداوندِ رنج (دکلمه)

به نامِ خداوندِ کوه و خداوندِ دشت | خداوندِ درّه، خداوندِ گشت (دکلمه)

به نامِ خداوندِ ریحان و گل | خداوندِ هادی هدایتْ سُبُل (دکلمه)

به نامِ خداوندِ تاج و خداوندِ گنج | خداوند روزی، سرایِ سِپَنْجْ (دکلمه)

به نامِ خداوندی که کارساز است | زِ ما و طاعتِ ما بی نیاز است (دکلمه)

به نامِ خداوندِ شعر و سخن | نُخُستین سخن در همهْ انجمن (دکلمه)

ای که با نامت جهان آغاز شد | دفترِ ما هم به نامت باز شد (دکلمه)

به نامِ آنکه نام از او نشان یافت | زبان آموخت حرف و نُطْقْ جان یافت (دکلمه)

به نامِ پادشاهِ عالمِ عشق | که نامش هست نقشِ خاتمِ عشق (دکلمه)

به نامِ چاشنی بخشِ زبان ها | حلاوتْ بخشِ معنی در بیان ها (دکلمه)

آغازِ هر کلامی نامِ خدایِ یکتا | همواره می بَرَم من نام مقدّسش را (دکلمه)

بیا ساقی اسبابِ مِی ساز کن | سرِ خُم به نامِ خدا باز کن (دکلمه)

آرَم آغاز در این نامه زِ نو نامِ خدا را | آنکه آشفته زِ گیسوی بتانْ خاطرِ ما را (دکلمه)

تا که سخن از دل و از دلبر است | نام خدا زینتِ هر دفتر است (دکلمه)

به نامِ دوست گشاییم دفترِ دل را | به فَرِّ عشقْ فروزان کنیم محفل را (دکلمه)

به نامِ خدایِ سمیع و بصیر | خطاپوشِ بخشندۀ بی نظیر (دکلمه)

به نامِ خدایِ بزرگ و اَحَد | تعالی و شافی، قدیر و صمد (دکلمه)

به نامِ مناسب ترینْ واژه ها | به رسمِ مَحَبَّت به نامِ خدا (دکلمه)

سر آغازِ هر نامهْ نامِ خداست | که بی نامِ او نامهْ یِکْسَر خطاست (دکلمه)

به نامِ خداوندِ شمشیر و تیغ | که بارانِ آتش درآرَد زِ میغ (دکلمه)

به نامِ خدایِ رئوف و غفور | حمید و لطیف و مجید و صبور (دکلمه)

به نامِ گشایندۀ کارها | زِ نامش شود سهلْ دشوار ها (دکلمه)

به نامِ خداوندِ وجد و سرور | پدیدآورِ عشق و احساس و شور (دکلمه)

سرآغازِ گفتارْ نامِ خداست | که رحمتگر و مهرْبان، خلقْ راست (دکلمه)

به نامِ خداوندِ خورشید و ماه | که دل را به نامش خِرَدْ دادْ راه (دکلمه)

به نامِ خداوندِ نیکوسرشت | که او در جهانْ بذرِ نیکی بِکِشت (دکلمه)

به نامِ خالقِ پیدا و پنهان | که پیدا و نهان دانَد به یکسان (دکلمه)

بنیادِ سخن به نامِ حقْ، نِه | کز هرچه بِهْ است نامِ حقْ، بِهْ (دکلمه)

به نامِ خداوندِ بارانِ نُقْل و تگرگ | نفس های باد و تپش هایِ برگ (دکلمه)

به نامِ خداوندِ رنگین کمان | خداوندِ بخشندۀ مهربان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ دادارِ پاک | پدیدآورِ آدم از آب و خاک (دکلمه)

به نامِ خدایی که بر ذاتِ وی | محال است هرگز بَرَدْ عقلْ، پِی (دکلمه)

به نامِ خداوندِ روشنْ ضمیر | خداوندِ روشنگرِ بی نظیر (دکلمه)

به نامِ خدایِ سمیع و بصیر | خطاپوشِ بخشندۀ بی نظیر (دکلمه)

با نامِ خدا کارِ خود آغاز کُنَم | با عشقِ خدا لب به دعا باز کُنَم (دکلمه)

به بسم الله می خوانم خدا را | زِ مُشتی خاکْ، آدم ساخت ما را (دکلمه)

به نامِ آن که گُل را خنده آموخت | وَ بر جانِ شقایقْ، آتش افروخت (دکلمه)

به نامِ خدایِ علیم و حکیم | رحیم و بسیط و شریف و نعیم (دکلمه)

کُن سخن آغاز با نامِ خدا | بهرِ هر کاری، مشو از او جدا (دکلمه)

به نام آن که در جان و روان است | تواناییْ دِهِ هر ناتوان است (دکلمه)

می کنم آغاز با نامِ خدا | وصفِ گل را از زبانِ غنچه ها (دکلمه)

به نامِ آنکه ما را زندگی داد | وزان بس مژدۀ پایندگی داد (دکلمه)

به نامِ خداوندِ آلِ عبا | خداوندِ روزیْ دِهِ رَهنما (دکلمه)

به نامِ خداوندِ عشق و وفا | خداوندِ صبر و خدایِ صفا (دکلمه)

اوّلِ دفتر بود نامِ خداوندگار | ایزدِ با فَرّ و جایْ، عادل و پروردگار (دکلمه)

به نامِ خالقِ ارض و سماوات | به نامِ داورِ روزِ مجازات (دکلمه)

به نامِ خدایِ رئوف و غفور | حمید و لطیف و مجید و صبور (دکلمه)

به نامِ آن که جان را نورِ دین داد | خِرَد را در خدادانی یقین داد (دکلمه)

به نامِ خداوندِ سیب و رُطَب | خداوندِ صبح و خداوندِ شب (دکلمه)

به نامِ خداوندِ جا و مکان | خداوندِ جان و خدایِ زمان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ جغرافیا | به نامِ همان قارّۀ آسیا (دکلمه)

به نامِ خداوندِ روح و روان | خداوندِ سبحانْ، خدایِ لِسان (دکلمه)

به نامِ بی نیازِ عالم آرا | خدایِ فاطمه، آرام ِدل ها (دکلمه)

به نامِ چاره سازِ وحیِ سَرْمَدْ | خدایِ فاطمه، دُخْتِ محمّد (دکلمه)

به نامِ خداوندِ راه و طریق | خداوندِ آب و خدایِ حریق (دکلمه)

به نامِ خداوندِ ساز و نوا | خداوندِ گوش و خدایِ صدا (دکلمه)

به نامِ خداوندِ نان و خداوندِ جان | دهد روزی اش  را به پیر و جوان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ زیتون و تین | خداوندِ سوره، خدایِ زمین (دکلمه)

به نامِ خداوندی صِدْق و صَدیق | خداوندِ یار و خدایِ رفیق (دکلمه)

به نامِ خداوندِ هر بَرُّ و بَحْرْ | خداوندِ هستی، خداوندِ دهر (دکلمه)

به نامِ خداوندِ توبه پذیر | همان غافِرِ سَیَئات و خَبیر (دکلمه)

به نامِ خداوندِ حیِّ رحیم | خدایِ بهشت و خدایِ جحیم (دکلمه)

به نامِ خداوندِ وجد و سرور | پدیدآورِ عشق و احساس و شور (دکلمه)

به نامِ خداوندِ دانش نواز | خداوندِ درمانگرِ چاره ساز (دکلمه)

به نامِ خداوندِ ارض و سما | به نامِ خداوندِ خورشید و ماه (دکلمه)

به نامِ خداوندِ هفت آسمان | به نامِ خداوندِ زمان و مکان (دکلمه)

به نامِ خداوندِ نیلوفرین | ستایش زِ بهرِ تو ای بهترین (دکلمه)

به نامِ خدایی که داناتر است | زِ عالمْ همهْ آگاه تر است (دکلمه)

به نامِ خداوندِ دریایِ نور | خدایی که دارد به هر جا حضور (دکلمه)

به نامِ آن که او نامی ندارد | به هر نامی که خوانی سر برآرَد (دکلمه)

به نامِ خدایی که سازنده است | به نامِ خدایی که پاینده است (دکلمه)

به نامِ خدایِ نیست و هستی | به نامِ خدای شور و مستی (دکلمه)

بس مبارک بود چون فَرِّ همای | اوّلِ کارها به نامِ خدای (دکلمه)

بزرگی هست در دنیا خدا نام | که با یادی کند دلها چه آرام (دکلمه)

به نامِ خداوندِ شعر و غزل | خداوندِ روزی دِهِ بی مثل (دکلمه)

به نامِ خداوندِ جان آفرین | که دانَد ز عرش و زیر و برین (دکلمه)

ای با تو شروعِ کارها زیباتر | آغازِ سخن تو را صدا باید کرد (دکلمه)

آغازِ سخنْ یادِ خدا باید کرد | خود را به امیدِ او رها باید کرد (دکلمه)

به نامِ خداوندِ استاد و درس | خداوندِ آن بچّه هایِ نترس (دکلمه)

به نامِ آنکه خنده آفریده | به بد خلقی خطِّ بطلانْ کشیده (دکلمه)

به نامت گشایم کنون دفترم | که بی نامِ تو در سخنْ اَبْتَرَم (دکلمه)

با یادِ خدا این دلِ من رام شود | با نام خدا آتشم آرام شود (دکلمه)

به نامِ خداوندی که کار ساز است | زما و طاعتِ ما بی نیاز است (دکلمه)

به نامِ آن که گنجِ جسم و جان ساخت | طلسمِ گنجِ جان، هر دو جهان ساخت (دکلمه)

فهرست مطالب