چهار دلیل سکوت در فن بیان :
خردمندان و اساتید سخنرانی معتقدند در هنگام سخن گفتن، سکوت بین کلمات و جملات و ایجاد وقفهای در این بین، از تکنیک های مهم فن بیان است که همهی ما این سکوت را با نام «مکث» میشناسیم.
این تکنیک فن بیان در عین سادگی، در مقام اجرا به تمرین بسیار نیاز دارد تا شما در این مورد به مهارت و تبحر لازم دست پیدا کنید. رعایت نکردن انواع مکث در هنگام صحبت کردن، باعث می شود که مخاطب منظور اصلی شما را درک نکند، چون تمامی جملات شما از اهمیت یکسانی برخوردار است و مخاطب شما متوجه نمی شود که پیام اصلی شما و لب لباب موضوعی که می خواهید به طرف مقابل منتقل کنید، چیست.
در بسیاری از موارد رعایت نکردن سکوت سبب می شود مخاطب در فهم مطلب هم دچار مسئله و مشکل بشود و ادامه سخنرانی را از دست بدهد و ارتباط او با سخنران قطع شود.
اگر سخن را به قطاری تشبیه کنیم که بدون هیچ گونه توقفی در حال حرکت باشد و در هیچ ایستگاهی نیز توقف نکند، اتفاقی که خواهد افتاد آن است که هیچ مسافری به این قطار نخواهد رسید و نمیتواند سوار این قطار شود. دقیقاً در سخن گفتن نیز همین گونه است.
اگر کسی بدون وقفه و لاینقطع سخن بگوید، قطعاً شنونده از فهم کلام بازمانده و از سخن عقب میماند. پس رعایت سکوتهای لحظهای در هنگام سخن گفتن واجب و ضروری است.
سکوت و مکث در هنگام سخنرانی چگونه باید صورت گیرد؟ یعنی به آن معناست که در هر نقطه و هر لحظهای که سخنران تمایل داشت میتواند چنین کند؟ خب اگر بدون هیچگونه ضرورتی و وجوبی این امر صورت گیرد باز سخن مانند قطاری خواهد شد که بدون هیچ گونه دلیلی در لحظات مختلف ترمز نموده و توقف نماید و بعد دوباره به راه افتد که کاملاً مشخص است که چه وضعیتی پیش خواهد آمد.
در سخن نیز اگر مکثها بیمورد و بیفایده باشند قطعاً باعث کسالت و خستگی مخاطب خواهد شد.
مهمتر آنکه سکوتها خود به نوعی مفهوم سازند و اگر به جا و به موقع ورد استفاده قرار گیرند، میتوانند مکملی بر فهم بیشتر سخن باشند.
مکث در بین کلمات و جملات باید به این چهار دلیل باشد:
1- سکوت فهمی:
این سکوت پس از آنکه جمله و یا عبارت به پایان رسید اتفاق میافتد برای آنکه مخاطب به فهم کلام رسیده و سپس به ادامهی سخن توجه کند.
در مواردی که سخنران جمله ای بیان می کند که به لحاظ معنا و مفهوم سخت و دشوار است، اجرای سکوت مفهومی ضروری است تا به مخاطب فرصت و زمان لازم را بدهد که معنا و مفهوم جمله را دریابد و با سخنان سخنران همراه شود.
از آنجا که معمولا چنین جملاتی، در درک و مفهوم کلی موضوع سخنرانی، بسیار کلیدی و مهم هست، رعایت نکردن مکث مفهومی سبب می شود رشته کلام از دست مخاطب خارج شود و مخاطب در هیاهوی کلمات و جملات سخنران گم شود.
2- سکوت نمایشی:
این سکوت نیز پس از پایان عبارت به کار میرود ولی اینبار نه برای آنکه مخاطب برسد به سخن و بفهمد که فهمیده است، برای آنکه سخن و مفهوم آن در ذهن مخاطب به نوعی خودی نشان بدهد و بیشتر مؤثر واقع شود.
3- سکوت تاکیدی:
برای آن است که بر حرف زده شده تأکیدی اتفاق بیافتد و جدیت آن بر مخاطب بیشتر شود و عموماً این نوع سکوت نیز در پایان عبارت اتفاق میافتد.
توضیح اینکه در مواردی که هدف و پیام سخنران و گوینده برای مخاطب اهمیت چندانی ندارد و سخنران می خواهد این موضوع را برای مخاطبش مهم کند استفاده از مکث تاکیدی و نمایشی ضرورت پیدا می کند. مثلا شما می خواهید در مورد محیط زیست و خطرات زیست بومی صحبت کنید و مخاطبان شما هنوز اهمیت و جدیت خطرات محیط زیست را درنیافتند، در چنین مواردی استفاده از مکث نمایشی و تاکیدی روی جملات مهم و پیام های شعاری سخنران می تواند موضوع را بیش از پیش در ذهن مخاطب مهم جلوه دهد.
4- سکوت تکمیلی:
این سکوت بر خلاف انواع دیگر قبل از آنکه جمله و عبارت کامل شود به کار میرود و بعد از یک توقف لحظهای عبارت کامل میشود تا قسمت کامل کنندهی جمله بهتر به نظر آید و مفهوم سخن بیشتر بر دل بنشیند.
انواع سکوت همیشه در پایان جمله استفاده می شود به جز سکوت تکمیلی که که در وسط جمله مورد استفاده قرار می گیرد. هدف سخنران و گوینده در استفاده از سکوت تکمیلی، مهم جلوه دادن و نمایش جمله و یا کلمات قبل یا بعد از سکوت است که این امر بستگی به تاکید و اکسانی دارد که روی کلمه یا جمله مورد نظر می گذارد. به طور مثال در بیان ضرب المثل ها و یا ابیات و اشعار، استفاده از این نوع سکوت می تواند زیبایی بیان و جلوه و نمایش قسمت مورد نظر سخنران را در ذهن مخاطب چندین برابر کند.
فرض کنیم شما بخواهید در بیان اهمیت کار و رنج و زحمت در به دست آوردن خواهش ها و امیال بشری صحبت کنید و مصرع معروف جناب شیخ اجل، سعدی شیرازی را که “نابرده رنج گنج میسر نمی شود” را بیان کنید، اگر این مصراع را دوقسمت در نظر بگیریم: نابرده رنج – گنج میسر نمی شود و سخنران بخواهد اهمیت کار را بیان کند می تواند با تاکید روی قسمت اول و سپس استفاده از یک مکث نمایشی قسمت دوم را بدون تاکید بیان کند و یا اگر سخنران بخواهد روی کلمه گنج و موضوع ثروت تاکید کند می تواند نابرده رنج را بدون تاکید بیان کند و با یک مکث تکمیلی، گنج میسر نمی شود را با تاکید و اکسان روی کلمه گنج بیان کند.
به جز موارد چهارگانه ای که برای سکوت توضیح داده شد، در موارد دیگر سکوت ضرورتی ندارد و نه تنها کمکی به جذابیت و اثرگذاری سخنران نمی کند، که به وجهه و تسلط او به موضوع هم آسیب هم وارد می کند. چه بسیار سخنوران و گویندگانی که به دلیل سکوت ها و مکث های بی مورد و بی موقع، مخاطبان خود را از دست داده اند، در حالی که می توانستند با رعایت نکات فوق قدرت تاثیرگذاری خود را صدچندان کنند.