اصول حرفه ای سخنرانی و سخنوری

اصول حرفه ای سخنرانی و سخنوری :

” متکلم یا کلام شناس کسی است که با علم کلام و اصول آن، آشنا باشد. ” (لغت نامه ی دهخدا)

از بدوی ترین دوره های تمدن بشر، مقوله سخن، سخنرانی و سخنوری کانون توجه تمامی اندیشمندان هر عصر بوده است و این مقوله، رابطه تنگاتنگی با تفکر و ساحت درون دارد و در کارکرد بیرونی خویش، در امر ایجاد ارتباطات، صاحب هزارتوی پیچیده ایست که بشر را به این سمت سوق می دهد تا آن را به عنوان یک مهارت و توانایی مورد توجه قرار دهد و آشنایی هر شخص با اصول سخنرانی و سخنوری، راهنمایی برای کسب موقعیت های عالی خواهد بود.

اصول حرفه ای سخنرانی و سخنوری :

سخنرانی مانند هر مقوله علمی، صاحب تعریفی می باشد:ارائه کلام؛ با نگاه راهبری چه برای هزاران نفر و چه برای یک نفر؛ به گونه ای که متکلم یکه تاز عرصه سخن باشد و مانند هر علم دیگر صاحب چهار سر فصل بنیادین است:

  • موضوع سخنرانی: سخن
  • مسائل: نقشه های دستوری
  • مبادی: چراهایی که پیرامون تکنیک های آن مطرح می شود
  • غایت: راهبری

ارائه سخن در عصر کنونی، نیازمند “وقوف به تکنیک” گشته است، چرا که سخنور باید در مدت زمان کوتاه بر اساس ماهیتی که برگزیده به مطلوبش دست یابد و این تکنیک ها هستند که نقشه ای را برای سخن معرفی می کنند تا این مسیر آسانتر  و دقیق تر طی شود.

گذشته از آگاهی به تکنیک ها در ارائه ی سخن، سخنران به شاه کلیدی دیگر نیازمند است تا به تاثیر گذاری کلامش بیافزاید و این شاه کلید چیزی نخواهد بود جز “احساس”.

احساس به جنس آوا، لحن و بیان برآمده از آن رنگ می بخشد؛ و در این قسم باید به شکوه هر واژه رسید و این چیزی نیست که آموزش داده شود، تجربه و دقت، دو امری هستند که سخنران را به جلو هدایت می کنند.

  • ماهیت

به جهت آماده سازی هر نطق، اولین چالشی که فرد با آن در مواجه  است. تعیین “ماهیت کلام” است. ماهیت همان نگاه راهبری فرد قلمداد می شود. مفهومی کاملا ذهنی که مسیر سخنوری و چگونگی طی این مسیر و نقطه انتها را برای سخنور ترسیم می کند.

ماهیت کلام فرد، همان منافعی ست که برای رسیدن به آن سخن می گوید؛ این منافع چه مادی باشند و چه معنوی، تعیین کننده ی جنس کلام هستند. تمامی مفاهیمی که در خلال سخنرانی پرداخت می شوند، در حقیقت در خدمت خواسته و منظور اصلی سخنور می شوند، این منظور اصلی معمولا در سخنرانی مستقیما بیان نمی شود بلکه، در دل موضوع فرعی گنجانده می شود. به بیان واضحتر، ماهیت چرایی سخن می باشد. ماهیت سخن به سخنور خط فکری می دهد که کلمات و واژگان بر بستر آن نقش می بندند.

ماهیت از سه بخش بنیادین تشکیل می شود: “هدف، شرایط زمانی و مکانی، لذت سخنرانی”

هدف

اگر هدف از سخن گفتن مشخص نباشد، هر اتفاقی در هر لحظه می تواند فرد را از جریان اصلی سخن دور کند. تعیین هدف، در واقع تعیین نقشه راه است. ذهنیت ایجاد شده بر اساس هدف،  شخص را قادر می سازد تا بنا بر تحلیلی که از شرایط دارد، فرایند سخن را به نفع خود به اتمام رساند.

هدف شامل سه طبقه می شود: “آنی، میانی، غایی ”

سخنور غالبا هدف غایی خود را می داند اما اهداف میانی و آنی را مشخص نکرده است؛ به همین جهت در همان دقایق اولیه هدف غایی خود را آشکار می سازد. بسیاری از مواقع در سخنرانی نیازی به مطرح کردن هدف غایی نیست بلکه، خود مخاطب باید به آن برسد؛ در این مورد نیاز به درایت و زیرکی در گفتار است.  اگر هدف در هر سه مرحله تشریح شده باشد، به آسانی می توان به کلام مسلط شد.

سخنور هیچگاه از هدف آنی به غایی نمی رسد بلکه از هدف غایی به میانی و از میانی به آنی می رسد.

اصول حرفه ای سخنرانی و سخنوری

شرایط زمانی و مکانی

هر سخنران به عنوان یک اندیشمند باید جوانب مختلف سخن گفتن را بسنجد و یک سوال کلیدی که باید در تعیین گام های نخست از خود بپرسد این است که: “آیا تعیین هدف او در راستای درک درستی از شرایط زمانی و مکانی بوده است و یا خیر” و ” آیا می تواند مطلب و یا موضوع خویش را همان گونه که باید باشد بیان کند یا برای تطبیق با شرایط باید از روش های غیر مستقیم استفاده کند “.

درک صحیح شرایط زمانی و مکانی در گرو شناخت دقیق موقعیت ها و تصمیم گیری متناسب با آن هاست. شناخت عصر و دوره ای که سخنور در آن زیست می کند، مزیت ها و محدودیت های جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی، می تواند به سخنور در شناخت و درک صحیح شرایط زمانی و مکانی کمک کند.

لذت سخنرانی

آنچه سخنران را برای سخن گفتن تشویق می کند این است که در ابتدا خود از سخن گفتن لذت ببرد تا زمانی که خود سخنران لذت ذهنی نبرد، نمی تواند فضای لذت را به مخاطب نیز انتقال دهد. لذت مفهوم نسبی است اما مانور هر چه بیشتر بر این مساله جریان سخن و فضا را بیشتر تحت کنترل سخنران قرار می دهد. گو اینکه لذت سخن می تواند مربوط به ماهیت و هدف سخنور نیز باشد.

سخن ابزار و وسیله ای است در جهت نیل به اهدافی که سخنران برای خود تعیین کرده است. سردرگمی و آشفتگی ذهنی سخنرانی که هدفی را دنبال نمی کند، نمی تواند منجر به لذت از سخنرانی و سخنوری شود.

  • موضوع

پس از عبور از سه مرحله ی مرتبط با ماهیت، تعیین “موضوع” اهمیت می یابد.

موضوع مفهومی است عینی و همانطور که گفته شد؛ قالبی ست که ماهیت در دل آن بیان می شود. سخنران همیشه موضوعی را انتخاب می کند که ماهیت کلام خویش را در آن بگنجاند و در عین حال به صورت غیر مستقیم مخاطب را به سمت هدف خود ترغیب کند. در واقع موضوع در سخن چه چیزی گفتن است.

سخنران باید مضمون کلام خویش را مشخص کند. منظور از مضمون لب کلام و اصل آن چیزی که سخنران می خواهد در جان مخاطب بنشاند و در ذهن او حک کند. موضوع بهانه ای است برای بیان مضمون. موضوع قالبی است که مضمون در آن ریخته می شود تا به ماطب منتقل شود. در بسیاری موارد پرداخت صریح مضمون می تواند گزنده و تلخ باشد و شاید در موارد بسیاری به طور مستقیم قابل بیان نباشد. از این رو سخنران باید با انتخاب موضوع مناسب، مضمون کلام خود را به مخاطب منتقل کند.

موضوع

به عنوان مثال حفظ محیط زیست می تواند ماهیت یک سخنران باشد. هدف غایی او مبارزه بر علیه سرمایه داری است که قصد دارد با هر ابزار و وسیله ای بر طبیعت حاکم شود و بر آن حکومت کند. هدف میانی او تشکیل کانون های مردم نهادی است که بتواند مبارزات مدنی خود را علیه کارخانجات صنعتی آلوده کننده محیط زیست و صنایعی که به صورت بی رویه از معادن و منابع طبیعی برداشت می کنند، آغاز کند.

هدف آنی او شرکت در اجتماعات و سخنرانی در مورد خطرات منابع محیط زیست و بعد خبری به این موضوع دادن است. حال فرض کنید او می خواهد در جلسه شورای شهر در مورد محیط زیست سخنرانی کند. او می تواند برای بیان مضمون خود که آلودگی محیط زیست است، موضوع ترافیک را انتخاب کند. انتخاب موضوع ترافیک اولین موردی را که در ذهن انسان شهرنشین امروزی متبادر می کند، شاخص آلودگی هوای ناشی از سوخت اتوموبیل ها است.

مواردی که در شکل دهی به موضوع  حائز اهمیت اند بدین شرح اند:

  • تهیه نطق

این مرحله مستلزم آن نیست که سخنور متن کامل سخنرانی خود را بنویسد؛ تنها در نظر داشتن مراحل به شکل ذهنی کافی ست. شکل نوشتاری، در دوره های آغازین تمرین سخنرانی می تواند موثر باشد؛ اما پس از آن، سخنران باید ذهنش را برای این منظور آماده نگه دارد و مناسب ترین مطالب را بر اساس موضوع انتخاب کرده و در ذهن سازمان دهی کند. اگر متکی به نطق مکتوب شود، ارتجال و بدیهه از او دور خواهد شد و نمی تواند در خور و با طراوت با مخاطب سخن بگوید.

روش تهیه:

  • هر آنچه را که به نظر می رسد، از دیده ها تا شنیده ها و . . . بر روی کاغذ یادداشت شود.

  • شناخت مخاطب و فضای حاکم و زمان را در نظر گرفته و مطالب بر اساس آن انتخاب شود.

  • مطالب پاکنویس شود و به صورت رئوس مطلب در آورده شود.

  • دادن نظم و ترتیب به مطالب و خط کشیدن مواردی که باید بقیه موارد در خدمت آن مطالب باشند.

  • ساختار مورد نظر را باید بر اساس فرمول های ساختاری نطق انتخاب کند.

به جهت آنکه سخنور متکی به کاغذ نباشد، برای ارائه ی نطق می تواند از دو روش ” عددی ” یا ” حروفی ” برای حفظ رئوس مطالب استفاده کند.

اگر سخنور به مفهوم سخنان خود مسلط باشد، از تنظیم کلمه بی نیاز می شود و کلمات سوار بر مفهوم شکل میگیرند. سخنور نباید در محدودیت کلمه بماند، او باید مفهوم را بیان کند و معنا لفظ مورد نظر را برای او می یابد.

اصول حرفه ای سخنرانی و سخنوری

  • مکان سخنوری

از مواردی که به کلام جنس می دهد و حد و مرزهای سخن را برای وی مشخص می سازد، مکان سخنرانی است. مکان سخنرانی می تواند سر فصل های نوینی را برای ارائه، تعریف کند و یا سر فصل هایی را حذف نماید.

فضای حاکم بر جلسه ی سخنرانی

حس و فضایی که در محفل بر قرار است و یا مناسبتی که منجر به تشکیل چنین جلسه ای شده همگی به کلام سخنران عطر می بخشد.

  • شناخت مخاطب

پس از جمع آوری مطلب، می توان بر اساس شناخت که از نوع مخاطب ( میزان آگاهی، سواد، طبقه ی اجتماعی، شغل یا . . .) دارد به انتخاب و سازماندهی اطلاعات بپردازد و موضوع را بر مبنای آن تبیین کند.

  • قالب موضوع سخنرانی

قالب آن چیزی ست که صاحب قاعده و قانونی باشد. تعیین قالب بر اساس نوع موضوع و نوع شخصیت و جایگاه  سخنور شکل می گیرد.

جهت مشاهده نقشه راه آموزش سخنرانی اینجا کلیک کنید

فهرست مطالب