پرسش و پاسخ های سخنرانی :
من وقتی متن از قبل آماده شده ام را همراه ندارم اضطراب می گیرم و همه حرف هایم را فراموش می کنم. حتی اگر یک سخنران حرفه ای برای سخنرانی و سخنوری از نوشته های روی کاغذ استفاده نمی کند، لااقل باید اجازه دهید که ما مبتدیان در ابتدای کار برای افزایش اعتماد به نفس از متن های نوشته شده خودمان در هنگام سخنرانی در کارگاه استفاده کنیم تا آهسته آهسته ما هم حرفه ای بشویم.
در ذهنیت سخنورانه حفظ کردن یک سری جملات و عبارات و یا از روی متن، سخنرانی کردن جایی ندارد. شما از چه چیزی می ترسید؟ از اینکه حرف هایتان را فراموش کنید؟ می ترسید که نتوانید عین همان جملاتی که قبلا کار کرده اید را در حضور مخاطب بیان کنید؟ خوب فراموش کنید اصلا چه اهمیتی دارد!!!
سخنوران حرفه ای کسانی است که دارای چند ویژگی خاص هستتند که هر کدام از آن ها را به جد و جهد و تلاش و کوشش کسب کرده اند و به پشتوانه آنها و ذهن خلاقشان این جسارت را دارند که در مقابل دیگران بایستند و ایراد کلام نمایند. در ابتدا آن ها بیانی قدرتمند دارند که محصول کار واژگانی و انس داشتن با متون ادبی و دوانین بزرگان شعر و ادب پارسی است.
پس این توانمندی، سخنوران را مجهز و معتمد به نفس می نماید که از سخن گفتن باز نایستند. سخنوران در هرچه بمانند از سخن گفتن باز نمی ایستند.
خط ذهنی همچون رشته ای می ماند که دانه های منفک و مجزای اطلاعاتی را همچون دانه های تسبیح در کنار یکدیگر قرار داده تا کلام منسجم، متحد و یک دست دریافت شود. خط ذهنی سیر اطلاعاتی کلام سخنوران را در ذهن مخاطبان سامان می دهد. سخنوران به کمک بیان قدرتمند و خط ذهنی کار شده، خودشان را از هر نوشته و متنی بی نیاز می کنند.
سخن گفتن از روی محفوظات ذهنی، درک لحظه ای سخنوران از فضای حاکم بر جلسه را با اختلال مواجه می کند و این عدم درک درست از مخاطب و فضا آسیب هایی جدی و جبران ناپذیری را به سخن سخنوران وارد می کند.
در انتها این دو نکته را یادآوری می کنم. نکته اول این که سخنوران حرفه ای بجای نوشتن متن سخنرانی شان، نطق نویسی و دیالوگ نویسی انجام می دهد که توضیح مطول و مفصل آن مجال دیگری می طلبد. نکته دوم و آخر اینکه وقتی قرار است در مسیر حرفه ای شدن گام برداریم و حرفه ای شویم، دیگر اهمیتی ندارد در کجای مسیر ایستاده ایم. مهم این است که مانند یک حرفه ای به اصول مومن و پایبند باشیم.
حرفه ای گری ایجاب می کند به قدرت ذهن و خلاقیت خود اعتماد کنیم و به خودمان اجازه دهیم آزاد و رها در مقابل مخاطب بایستیم و هنرنمایی کنیم و نترسیم از اشتباه کردن فراموش کردن. مهم این است که قله هر قدر هم که دور از دسترس باشد اما رسیدنی است .
مجری تمام تلاشش در همراه شدن با مخاطب است و می کوشد در فضای حاکم بر جلسه درک درستی از مخاطب و تمایلات مخاطب کشف کند و به گونه ای رفتار و گفتارش را تنظیم نماید که لبخند رضایت و تایید مخاطب را دریافت نماید اما سخنور آمده است که مخاطب را با خود همراه کند و با خود ببرد به هر آنجایی که ماهیت کلامش معلوم کرده است.
درست است که سخنور هم بی نیاز از مخاطب شناسی و درک لحظه ای از فضای حاکم بر جلسه نیست اما این درک و شناخت برای همراه شدنش با مخاطب نیست بلکه سخنور بازخورد کلامش را در لحظه تحلیل می نماید تا به وقت ضرورت راهکارش و ابزار اقناعی اش را متناسب با زمان و مکان و شرایط تغییر دهد . هیچ چیز و هیچ کس سخنور را از هدفش و ماهیتش باز نمی دارد بلکه سخنور مسیر اقناعی و روش قانع کردن مخاطب را تغییر می دهد.
قطعا مجری گری و توانمندی در اجرا نیز هنری است که در جای خود مورد نیاز است. تلاش ما در دوره تخصصی آکادمی سخنوران، آماده سازی عزیزان برای ورود به عرصه سخنرانی و سخنوری است که البته دوستداران اجرا و مجری گری نیز بهره های خوبی از این دوره ها را نصیب خود می کنند.
ظاهرا معلم و سخنور هر دو برای مدت مشخصی در مقابل عده ای می ایستند و به ایراد کلام می پردازند و در آن مدت مشخص یکه تاز عرصه کلام هستند اما معلمی و سخنوری دو مقوله جدای از هم هستند.
سخنور آمده است با ابزارِ اقناعی قدرتمند و با ترسیم خط ذهنی مبرهن و با بیان و کلامی نافد و جذاب و ارائه اطلاعاتی دقیق و متناسب با موضوعِ کلام، مخاطبش را به ماهیتِ کلامش که مستور در موضوع و مضمون سخنش هست هدایت نماید. احتمال دارد که در این میان در راستای همسو کردن مخاطب با خودش، مطلبی را به او آموزش دهد اما هدفش انتقال جزئیات و تدریس کردن نیست.
اما معلم با همه توان و اطلاعات و دانش و آموخته هایش آمده تا چیزی را به شاگردش بیاموزد و تا زمانی که به یقین نرسیده باشد که کلامش توسط مخاطبش فهم و دریافت نشده است از تلاشش دست نمی کشد. در تدریس جزئیات و فهم جزئیات توسط مخاطب برای معلم مهم است.
معلم جزئی گوست و اطلاعاتش را گام به گام و مرحله به مرحله برای دانش آموزش تبیین می کند تا به کلیت حرفش و فهم موضوعش برسد.
اما سخنور کلی گوست و از کلیات شروع می کند و آن را از وجوه مختلف و زوایای گوناگون بررسی می کند و اگر جایی لازم باشد با بیان جزئیات و ارائه اطلاعات به کلامش رنگ و لعاب می بخشد.
اما سخنور اصلا اصراری ندارد همه مخاطبینش تمامی ریز اطلاعات و جزئیات کلامش را دریابند. چون سخنور می داند کلامش قائم به جزئیات صرف نیست و به همین سبب در بدو سخن تلاشش به ترسیم یک تصویر کلی و قدرتمند از آن چیزی است که برای تبیین و بیانش تلاش می کند. اگر شما تلاش نمایید در کارگاه های فن بیان و سخنرانی به تمرین و تلاش بپردازید، معلمی میشوید مسلح به ابزار سخنرانی و سخنوری و قطعا در این صورت جذابیت کلام شما برای دانش جویان شما فزون تر و اثرگذارتر می شود.
پاسخ: سلام بر شما. قطعا به روز بودن و بهره گرفتن از تکنولوژی، تا زمانی که در خدمت هدف و خواست من باشد هم ستودنی است و هم مطلوب و ضروری. اما نکته اینجاست که شما نمی توانید بار اقناعی کلام سخنور را به دوش ابزار و تکنولوژی بیندازید. اسلاید، عکس، پاورپونت و… در مدیوم سخنرانی، قدرت اقناعی ندارند.
قطعا در جلساتی شرکت کرده اید که سخنور وابستگی شدید به پاورپونت و اسلایدها داشته است. در این فضای کسالت بار، معمولا مخاطبین حواس پرت هستند و معمولا جذابیت کافی در سخن سخنور به وجود نمی آید و در نتیجه شنوندگان نمی دادند به اسلایدها نگاه کند و یا به حرفهای تکراری سخنور که بر روی صفحه نمایش نشان داده می شود، گوش دهد؟
واقعیت این است که در سخنرانی سخنوری ، صدا من هستم ، تصویر من هستم ، حرکت من هستم ، حقیقت من هستم و در یک تعبیر همه چیز من هستم. چگونه می خواهد یک اسلاید بر مخاطب تاثیر بگذارد و او را اقناع نماید؟ ذهن انسان و سخت افزار مغز آدمی به نرم افزار زبان واکنش نشان می دهد و در قالب این واکنش ذهنی است که مخاطب اقناع می شود.
به یاد داشت باشید، کسانی که تاکید جدی بر استفاده از ابزاری همچون اسلاید و پاورپونت دارند، سخنرانی و سخنوری را قائم به جزئیات و اطلاعاتش می دانند و تلاش می کنند رویکردشان در سخنرانی تدریس باشد. اما حقیقت آن است که سخنور کلی گوست و این روح کلام و بیان سخنور است که باید توسط مخاطبین درک شود.
این گونه ابزار و وسایل برای تدریس و ارائه جزئیات و دادن اطلاعات مناسب است اما از آنجایی که سخنور بدنبال حقیقت سازی است نیازی ندارد که بیشتر وقتش را با درگیر شدن با چنین ابزاری هدر دهد. و بدانید هر آن چیزی که حواس مخاطب را از من به خودش جلب نماید، آفت سخنوری است و اقناع را با اختلال مواجه می سازد.
در اینجا نکته مهمی را باید توضیح دهم. گفتم هر آن چیزی که حواس مخاطب را معطوف به خود نماید آفت کلام است. حتی ویژگی های مثبت و ستودنی سخنور.
سخنور در هنگام سخنرانی فقط کاری را که لازم است انجام می دهد نه کاری را که دوست دارد و در آن تسلط بیشتری دارد. اگر سخنور از اطلاعات زیادش، اغراق آمیز استفاده نماید یا از زبانِ بدنِ زیبایش، بیش از حد بهره بگیرد یا بیان توانمندش را به غیر ضرورت به کار بَرد، حواس مخاطب را از اصل کلام و ماهیت سخنش دور می کند و به روح سخنوری اش ضربه می زند.
در نهایت این نکته را یادآوری می نمایم که اگر تحت شرایطی خاص بنا به درخواست برگزارکنندگان جلسه سخنرانی، ملزم به استفاده از این گونه ابزار شدید، چند مورد را رعایت نمایید. اول آنکه خودتان در حین سخنرانی از این تکنولوژی ها استفاده نکنید. یعنی از شخص دیگری که قبلا با او هماهنگ کرده اید بخواهید که او متناسب با پیشرفت سخنان شما، اسلایدها را به نمایش بگذارد. دوم آنکه خودتان و کلامتان به هیچ وجه در زمان ارائه به این گونه ابزار وابستگی نداشته باشد به تعبیر دیگر شما کار خودتان را بکنید. جالب آنجاست که اگر شما کار خودتان را با دقت بالا و کیفیت مطلوب ارائه دهید، وجود این گونه تکنولوژی ها در حین سخنرانی شما کم رنگ شده و بود و نبودش برای مخاطب تفاوتی نخواهد کرد.
رویداد 7 کانون سخنوران در تاریخ 23 خرداد 1402 در فرهنگسرای ارسباران برگزار شده است.…
سخنرانی درباره زبان و هویت ایران امروز در همایش کانون سخنوران در خانه شعر و…
سینما پارادیزو محصول کشور ایتالیا به کارگردانی جوزپه تورناتوره و ساخته شده در سال 1988…