شعر بودن ( گر بدین سان زیست باید پست ) | دکلمه ، متن ، تحلیل و معنی شعر

Visit Iran Damavand Mountain

در این مقاله متن ، معنی ، تفسیر ، تحلیل و دکلمه شعر بودن احمد شاملو با صدای دلنشین دکتر محمدعلی حسینیان، بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای و فن بیان در کشور را مشاهده می کنیم.

آنچه در ادامه مقاله می خوانید:

1- پادکست دکلمه شعر بودن با صدای استاد محمدعلی حسینیان

2- ویدیوی دکلمه شعر بودن (به زودی …)

3- متن شعر بودن

4- معنی لغات شعر بودن

5- معنی شعر بودن

دکلمه-شعر-بودن-احمد-شاملو

دکلمه شعر بودن

فایل صوتی دکلمه شعر بودن احمد شاملو (با صدای استاد محمدعلی حسینیان)

ویدئوی دکلمه شعر بودن احمد شاملو

متن شعر بودن احمد شاملو

گر بدین سان زیست باید پَست
من چه بی شرم ام اگر فانوسِ عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچۀ بن بست.

گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاک ام اگر نَنْشانم از ایمانِ خود، چون کوه
یادگاریْ جاودانه، بر ترازِ بی بقایِ خاک.

1332

معنی لغات شعر بودن

1- بدین سان: به این گونه

2- زیست /zist/: زیستن . زندگی کردن . زندگانی

3- پست /past/: خوار؛ زبون؛ فرومایه

4- فانوس: نوعی چراغ محفظه‌دار و معمولاً نفت‌سوز و قابل حمل. هر چراغی که جهت روشن کردن مسافت زیادی بر بالای بلندی مانند منار و جز آن ، نصب کنند. آلتی که از مواد غیر حاجب نور سازند. خواه آن ماده شیشه و بلور باشد یا کاغذ یا پارچه و در آن چراغ گذارند تا از باد محفوظ بماند. گمان می رود این کلمه از واژه یونانی فانس گرفته شده باشد که بمعنی شفاف است
فانوس خیال: ‹فانوس خیالی› [قدیمی] نوعی چراغ که در جلو آن اشیایی نگه می‌داشتند تا تصویر آن‌ها بر روی پرده بیفتد؛ فانوس خیال‌انگیز؛ فانوس ‌گردان:
این چرخ فلک که ما در او حیرانیم | فانوس خیال از او مثالی دانیم
خورشید چراغ‌دان و عالَم فانوس | ما چون صُوَریم کاندر او حیرانیم (خیام)
می شود خاموش از تردامنی شمع حیات
پاکدامانی است فانوس چراغ زندگی (صائب تبریزی)

5- رسوایی /rosvāy(‘)i/: افتضاح و بی آبرویی و بدنامی و ذلت و فضیحت و بی حرمتی

6- تراز /tarāz/: ابزاری که به‌وسیلۀ آن پستی و بلندی سطح چیزی را معلوم می‌کنند، و آن عبارت از یک لولۀ شیشه‌ای است که مایعی با یک حباب هوا در آن وجود دارد و آن را در یک قاب یا پایۀ چوبی یا فلزی قرار داده و هرگاه آن را روی یک سطح افقی و هموار بگذارند حباب هوا در وسط تراز می‌ایستد و اگر در جای ناهموار و پست و بلند بگذارند حباب هوا به طرف راست یا چپ می‌رود. همسطح . هموار ساختن و برابر کردن پستی‌وبلندی سطح زمین یا چیز دیگر

7- بی بقا: ناپایدار، متضاد بقا به معنای جاودانگی، همیشگی، پایندگی

معنی شعر بودن

گر بدین سان1 زیست2 باید پَست3
من چه بی شرم ام اگر فانوسِ4 عمرم را به رسوایی5 نیاویزم
بر بلندِ کاجِ خشکِ کوچۀ بن بست.

معنی شعر: اگر باید بدین گونه با خواری و ذلت و حقارت زندگی کرد، من چقدر بی آبرو هستم اگر فانوس عمرم را بر بلندای این زمانه بیهوده و بی ثمر (کاج خشک) که نتیجه آن انسداد و پوچی و سد و مانع در برابر حرکت انسان است (کوچۀ بن بست) نیاویزم و فضاحت و رذالت آن را به دیگران نشان ندهم.

گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاک ام اگر نَنْشانم از ایمانِ خود، چون کوه
یادگاریْ جاودانه، بر ترازِ6 بی بقایِ7 خاک.

معنی شعر: و اگر بدین گونه درستکار و نجیب باید زندگی گرد، من چقدر پلید و پلشت و خبیث و کثیفم اگر با ایمان و صلابت خود، اثری جاودانه در این زندگی برای آیندگان به یادگار نگذارم.

فهرست مطالب