شعر لحظه دیدار نزدیک است | دکلمه، متن، تحلیل و معنی شعر

در این مقاله متن، تحلیل، معنی، دانلود آهنگ و دکلمه شعر لحظه دیدار اخوان ثالث با صدای دلنشین استاد محمدعلی حسینیان ، بنیانگذار آموزش سخنوری حرفه ای و فن بیان در کشور را مشاهده می کنیم.

خوانش شعر نو یکی از مهمترین تمرین های فن بیان جهت آموزش لحن است. برای رسیدن به لحن مناسب این تمرین می تواند سخن آموزان نوآموز را با چالش های جدی فن بیان و تکنیک های لحن مواجه کند.

آنچه در ادامه می خوانید:

دکلمه شعر

دانلود دکلمه شعر لحظه دیدار نزدیک است با صدای استاد محمدعلی حسینیان

دانلود دکلمه شعر لحظه دیدار نزدیک است با صدای اخوان

تحلیل شعر لحظه دیدار

دانلود فایل صوتی تحلیل شعر لحظه دیدار توسط استاد محمدعلی حسینیان

ویدئوی دکلمه شعر لحظه دیدار نزدیک است

کلیپ تصویری دکلمه شعر لحظه دیدار نزدیک است

متن شعر لحظه دیدار نزدیک است

لحظۀ دیدارْ نزدیک است.
باز من دیوانه ام، مستم.
باز می لرزد، دلم، دستم.
باز گویی¹ در جهانِ دیگری هستم.

های²! نَخْراشی³ به غفلت⁴ گونه ام⁵ را، تیغ⁶!
های! نَپْریشی⁷ صفایِ زلفکم⁸ را، دست!
و آبرویم را نریزی، دل!
– ای نخورده مست⁹ –
لحظۀ دیدارْ نزدیک است.

معنی لغات شعر لحظه دیدار نزدیک است

1- گویی/guyi/: انگار، پنداری، شاید، ظاهراً، گوئیا، گویا، مثل اینکه، مانند اینکه

2- های/hāy/: ‹آی، ای، هی› [عامیانه] برای مخاطب قرار دادن به کار می‌رود.

3- نَخْراشی: خراشیدن/xarāšidan/، خراش دادن، زخم کردن، مجروح ساختن، مجروح کردن. سکون حرف خ به ضرورت وزن شعری است.

4- به غفلت: از روی ناآگاهی، بی توجهی

5- گونه/gune/: چهره، رخساره، رخسار، روی، شکل، عذار، ۶. خد، لپ

6- تیغ/tiq/: آلتی فلزی، با لبۀ بسیارتیز که با آن مو می‌تراشند.

7- نَپْریشی: پریشیدن/parišidan/، پریشان کردن. سکون حرف پ به ضرورت وزن شعری است.

8- صفایِ زُلْفَکَم: طراوت و شادابی موهایم

9- نخورده مست بودن: زود واکنش نشان دادن

معنی شعر لحظه دیدار نزدیک است

لحظۀ دیدارْ نزدیک است.

معنی شعر: زمان قرار عاشقانه فرا رسیده است.

باز من دیوانه ام، مستم.

معنی شعر: باز هم وقت دیدار رسیده و من بی تاب شدم و از خود بی خود شدم.

باز می لرزد، دلم، دستم.

معنی شعر: باز هم از شدت هیجان و بی تابی دستم می لرزد

باز گویی¹ در جهانِ دیگری هستم.

معنی شعر: انگار که در این دنیا نیستم و در جهان دیگری زندگی می کنم

های²! نَخْراشی³ به غفلت⁴ گونه ام⁵ را، تیغ⁶!

معنی شعر: ای تیغ مراقب باش که با بی دقتی و بی توجهی صورتم را زخمی نکنی و زیبایی صورتم را مخدوش نکنی (اخوان در این بیت به جای دستش، تیغ را مخاطب قرار می دهد چون دستش به اختیار خودش نیست و از شدت هیجان و اضطراب می لرزد)

های! نَپْریشی⁷ صفایِ زلفکم⁸ را، دست!

معنی شعر: ای دست مراقب باش که موهایم را پریشان نکنی و طروات و زیبایی و تازگی آن را از بین نبری.

و آبرویم را نریزی، دل!

ای دل، آبروریزی نکن. جلوی بی تابی و هیجان عاشقی خود را بگیر. چون اگر تو تنوانی در لحظه دیدار عاشقانه جلوی خود را بگیری، این اضطراب و تشویش در صورت من هم آشکار می شود و آبروی من هم می رود. (رنگ رخساره خبر می دهد از سِرِّ درون)

– ای نخورده مست⁹ –

لحظۀ دیدارْ نزدیک است.

معنی شعر: ای کسی که نخورده مستی و بدون اینکه شرابی بنوشی مانند مستان رفتار می کنی (کنایه از واکنش سریع و احساسی) لحظه دیدار عاشقانه نزدیک شده است.